به زودی ،مقاله سوم ،پژوهشی در باب کتب مقدس زرتشتیان(1)،لعن،به:اسلام ستیزان و زرتشت گرایان جهان

مقدمه:

((:پلی بر گذشته،ناصر پورپیرار:خرد آدمی را از تعصب دور می دارد و عقل،داور نهایی هر برهانی

است.اقوال مرده ،که از عصر هر نسل دور تر می رود ،به سنت می گراید و

باور آن به مرور دوباره و به تایید عقل زمان موکول است.قدرت آدمی

در رد و نفی پذیرفته های پیشین ،حضو ر سازنده و نوشونده ی او در

هستی را تایید و مفهوم عصر را تا مقدار سوگند خداوندی متعالی

می کند.))

باز میکنم این مقاله را بدون تعصب و بر پایه سخن بالا و می نویسم حاصل تحقیقات و برداشت هایم از کتب مقدس زرتشتیان و احوالی از آن ها را در می یابم تا حداقل بیچارگانی بدون هدف خرد را منبع خود قرار دهند و از دام کهنه یهودیان برهند و همچنان به دین اسلام ،اخرین پیام خداوند پایبند باشند.

تمام سعی خود را کرده ام و میکنم که افراط را در این مقالات بر اندازم که چون زهری برای عقل است و قطعا عامل رسیدن به خدا قبول داشتن یگانگی اوست و هیچکس از این امر مستثناء نیست چه نصرانی و چه یهودی و چه زرتشتی!لکن عقل سلیم می رساند  با تأملی بر دیگر مسلک ها دریابد که چرا مسلمان و تسلیم خداوند است و چرا اسلام آیین برتر است.

سالیان درازی است که معلمین تاریخ با پیروی بر استادان خود روحیه نژاد پرستی را در ذهن ها تقویت می کنند و آجر های بنیان ((پان گرایی ))را گرداگرد هم میچینند ،ادله هایی دروغین را مرکز خود قرار می دهند و دشمنان اسلام را در راهشان قوی می گردانند.

آیین زرتشت که در این مقاله هدف بررسی و تحلیل نویسنده است ،مذهبی در ظاهر و بعضی موارد باطنی خدایی است ولی در هسته ی این آیین خرافاتی وجود دارد که همچنان مجهولیت آن باقی مانده است.

در اوستای تحریفی کنونی هذیان هایی به جای سخن خداوند گنجانده شده تا بساط بذله گویی جاهلان باستان پرست را رونق دهد،نمایندگان جهل زمان تمام ابزار خود را با تکیه بر این کتاب به کار گرفته و منافات زیاد خویشتن را با اسلام به نمایش درآورده اند تا باشد بازاری برای نان در آوردن و گذراندن زندگی بی ثمرشان .

بعد از محاوره ها و تحقیقاتم در این چند سال پیوسته دیوانگانی بی اندیشه به سویم حمله ور شده و با فحاشی در هنگام فقدان مطالبشان کار خود را پیش برده اند ،همان کسانی که در ظاهر به اصل آیین های خدایی معتقدند و بر این باورند که اسلام و زرتشت  به هیچ صورت تافته ی جدا بافته نبوده اند و اصلشان واحد است و در پشت صحنه ماجرا به ذنوبی دست می زنند که زبان به ماهیت این گناهان نمی چرخد لهذا تصمیم بر این نیست که در این مقاله سخنی  از آنان به میان آوریم و از به پیروی از استادان حقایق ،سکوت را ترجیح می دهیم.

لینک دانلود:

به زودی