نیم نگاهی بر مجعولات تاریخ ایران

نگاهی گذرا بر جعل های همیشگی

نیم نگاهی بر مجعولات تاریخ ایران

نگاهی گذرا بر جعل های همیشگی

آیین های خرافی زرتشتیت

يكشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۳۱ ب.ظ

در همان روز اول ساخت وبلاگ مطلبی برای انتشار مقاله ی سوم یعنی لعن انتشار دادم ،هم اکنون بعد از تصمیمات و با تثبیت مشغله های روزانه از تکمیل آن عاجزم!

لکن نمی توانم برخی مطالب این مقوله را بر بازدیدکنندگان پنهان کنم و راه نجات جعل زدگان و خرافه پرستان را به فراموشی بسپارم!

زرتشت:

در باب زرتشت و آیین او  قبلا توضیحاتی را نوشته و ثبت کرده ایم(رجوع شود به پاسخ،بدون تماس)و حال به ماهیت و اصل او دخول می کنیم.

در مبحث زندگی وی نقل های زیادی است و ابهامات و ادله های زیاد بر هر نقل قول دلالت می کنند به راستی که انسان در این مدخل سرگردان می ماند ولی می توان اطلاعات نسبتا کاملی از این چنین مطالب استخراج کرد که عبارت است از:

نخست آریایی بودن این حکیم می تواند دلیل خوبی بر این که وی همزمان با آریاییان می زیسته باشد اما طی پژوهشات با کمال اطمینان می توان از عیش وی با هخامنشیان امتناع ورزید.

جلیل دوستخواه از محققین در این زمینه و پیرو این باب می نویسد:

((اوستا کهن ترین سرود ها و متن های ایرانی،جلیل دوستخواه،ص 14:روایت سنتی زرتشتیان،زمان زندگی زرتشت را در حدود سیصد سال پیش از اسکندر،یعنی از حدود نیمه دوم سده هفتم تا اوایل سده ششم پیش از میلاد می داند.))

این سروده ی سنتی برخی زرتشتیان فقط حاکی از آن است که خواسته اند بند نافی از زرتشت به هخامنشیان متصل کنند تا آن ها را زرتشتی بنامند. این چنین مطالب در تا ریخ جعلی ایران بسیار بسیار فراوان است و قصد ورود به آن را نداریم.

به شکر و ثنای خدا می توان با تکیه بر تفاوت زبان اوستایی و هخامنشی نظریه ای  بر همزمان نبودن وی با این قوم به وجود آوریم.

حال بعد از این توضح بسیار مختصر وقت آن رسید،مطالبی را که از اوستا دریافته ام بیان کنم و قضاوت را به خود هموطنان زرتشتی و باستان گرایان محول کنم.!

اوستا و خرافات آن

در همان گام اول که اوستا را می گشاییم تفکر است که نظریه ای را در مغز به وجود می آورد:

((اوستا،یسنه هات:ای مزدا ،ای سپند مینو اینک در آغاز با دستهای بر آورده ،ترا نماز می گذارم و خواستار بهروزی و رامشم . بشود که با کردار های اشه و با همه خرد و منش نیک گوشورون را خشنود کنم.))

علت تناقض همین متن اولیه با کتب مقدس دیگر چیست؟همین بس است که نظریه ی حکیم بودن زرتشت و نداشتن حکم رسالت بر همگان آشکار و تایید شود.

کم کم پیش می رویم و مبحث داغ و جذاب می شود .در یسنه هات 29 سوال هایی بین اشه و مزدا مطرح می شود در باب آبادانی .!و اشه به مزدا این پاسخ را می دهد  و در همین اوایل کتاب تحریفی اوستا نداشتن قدرت مطلق اهورا مزدا را در می یابیم.

((اوستا،یسنه هات 29:آنگاه آفریدگار جهان از اشه پرسید :کدامین کس را سزاوار ردی جهان می شناسی تا بتوانیم یاوری خویش تخشایی آبادانی جهان را بدو ببخشیم؟چه کسی را به سالاری جهان خواستاری که هواخواهان دروج و خشم را در هم بشکند و از کار باز دارد.

اشه بدو پاسخ داد:جنین سرداری به جهان و مردمان بیداد نمی ورزد . او مهربان و بی آزار است . از آنان کسی را نمی شناسم که بتواند نیکوکاران را در برابر تبهکاران نگاهبانی کند.او باید در میان مردمان،نیرومند تر از همه باشد تا هرگاه مرا فراخاند ،به یاریش بشتابم....))

حال کدام بشر وجود دارد که قبول کند خدا از کسی برای آگاهی پرسش می کند . این جاست که می فهمیم قرآن چرا لزوما به اراده خدا بر دل ها اصرار دارد.

اکنون کمی جلوتر می رویم و تناقض اولیه اوستا با بند هشن کاملا بیان می شود:

((اوستا،یسنه هات 30:ای هوشمندان!بشنوید با گوشها بهترین سخنان را و ببینید با منش روشن و هر یک از شما چه مرد چه زن پیش از آن که............))

حال علت چیست که در اوستا میان مرد و زن تفاوتی نیست !اما در بند هشن به صراحت گفته می شود که مونث از موجودی اهریمنی آفریده شده!

کاملا معلوم می شود که اصل این آیین خرافی تفاوت میان نساء و مردان است ولی همان جور که گفته شد در زمان تسلط اعراب و اسلام آوردن بسیاری از ایرانیان قطعا موبدان بالاجبار دست به تحریف اوستا برده اند و این مسئله نیز  ، یکی از این ویرایشات بسیار عظیم و آشکار است.

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۲۷
محمد حسین قدمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی